27 روز تا عاشورا
امام حسین علیه السلام آماده شده و
تصمیم گرفتند تا از مدینه خارج شوند.
در دل شب کنار قبر مادر خود آمد و نماز گزارد و با ایشان
وداع کرده سپس برخاسته نزد قبر برادرش - امام حسن علیه السلام - آمده و چنین کردند
و سپس به خانه بازگشتند.
علامه ی مجلسی رحمت الله علیه این واقعه را مفصل و بدین
شرح بیان کرده است:
آن شبی که امام حسین از مدینه قصد حرکت به سوی مکه را
داشت، شبانه بر سر تربت مادرش حضرت فاطمه آمده و عرض کرد:
السلام علیکِ یا أُمـّاه هذا حسینک اودّعُک و هذا آخر
العهد.
سلام مادر جان. این حسین توست که بر مزارت آمده و با تو
وداع می کند که این آخرین دیدار است.
ناگاه از قبر آن مظلومه ندایی برخاست که:
و علیکَ السلام یا مظلوم الأُمّ و یا شهید الأُمّ و یا
غریب الأُمّ.
و سلام بر تو ای مظلوم مادر، ای شهید مادر، ای غریب مادر.
پس به نحوی گریه بر آن حضرت مستولی شد که دیگر قدرت تکلم
نداشت. سپس بر سر قبر برادر بزرگوارش آمد و آن حضرت را وداع گفت. (1)
پانوشت:
(1) بحار الانوار / ج 44 / ص 328 - برگرفته از وبلاگ حسین مداحی
(2) می دید خدا درد خماری جهان را / پس کرب و بلا ساخت خماری رود از یاد